جستجوگر در این تارنما

Thursday 9 October 2014

اینکاها و دوران پیش از آنها – بخش دو

اقتباس از فرهنگ‌هایِ پیشین همیشه وجود داشته است.
یک اسطورهِ   اینکایی از خدایی بنامِ ویراکوچا تعریف می‌کند که در کرانه‌هایِ دریاچه تیتی کاکا آفرینشِ جهان را شروع کرد. او نخست سنگ‌هایِ درشت و بزرگی‌ برداشت و در آنها دمید، اما از این سنگ‌ها موجوداتی مانندِ دیوانِ بزرگ و کودن و خشن بوجود آمدند. در مرحله بعد این خدا سنگ‌هایِ کوچکتری برداشت و در آنها دمید. نتیجه بهتر شد زیرا اینبار انسانها پدیدار گشتند.
دریاچه تیتی کاکا واقعا وجود دارد و در ۷۰ کیلومتریِ غربِ لاپاز میباشد.
۷ سدهِ تمام یعنی‌ از حدودِ ۳۰۰ تا ۱۰۰ میلادی  اینجا مرکزِ یک امپراتوریِ قوی و بزرگ بود. میتوان درک کرد که چرا اینکاها پس از آنها بناهایِ پر شکوهِ سنگی‌ِ خود را  برایِ خدایانشان اینجا میساختند. اینها تاثیرات فرهنگ پیش از آنها بر روی ایشان بود.
فرهنگ و تمدنِ تیاهواناکو شکوه و رونقِ خود را مدیونِ یک سیستمِ آبیاری پیچیده، کارآمد و پایدار بود که توسطِ آن‌ برزگران میتوانستند تا مقدارِ زیادی در ارتفاعات زمینهایشان را بارور نمایند.
در حالتِ عادی هوا در این ارتفاعات بسیار سرد و منجمد میباشد و کشت در این بلندیها صورت نمی‌گیرد. مردمانِ تیاهواناکو اما روشی یافتند که آبها را در طولِ روز با نیرویِ پرتویِ خورشید گرم میکرد و شب‌ها این گرمایِ ذخیره شده را در محیطِ اطراف پخش میکردند.
این گرما به اندازه ای  بود که  بتواند جلویِ یخزدنِ شبانه را بگیرد.
برداشتِ زیاد و مرتبِ کشاورزی تیاهواناکو پیشرفت و موفقیتِ چندانی نمی‌داشت اگر این قوم همزمان نیز چارهٔ‌ای برایِ انبار کردن مناسب برداشتها و شیوه‌هایِ انتقالِ آنها به دیگر گوشه‌هایِ این امپراتوری پیدا نمیکرد. بدینگونه بود که هزاران نفر به پرورش و نگاهداریِ لاما می‌پرداختند که بر پشتِ آنها این برداشت‌هایِ برزگران به دورترین گوشه‌ها برده می‌شدند. پشمِ لاما‌ها را برایِ کارهایِ ریسندگی و بافندگی بکار می‌بردند، کودشان بدردِ کشاورزان میخورد و شیر و گوشتشان نیز مصرفِ غذایی داشت.
اینکه چه چیز این امپراتوری را ۷ سده تمام سرِ پا نگاه داشته بود، هنوز کاملاً مشخص نیست. شواهد و علایمِ مبنی بر وقوع جنگ با دیگران در این ۷ سده بندرت دیده می‌شوند. احتمالا  سیاستمدارانِ دانا و اندیشمندی که به چگونگیِ زندگی‌ِ مردم وارد بودند و توسطِ ازدواج‌هایِ سیاسی و عقدِ قرارداد‌هایِ منصفانهِ سیاسی و اقتصادی و مذهبی‌  با فرماندارنِ زیرِ دستِ خود، اینها را پیوسته متحد و وابسته به خود نگاه میداشتند، در امر تداوم طولانی و بقای آنها بی تاثیر نبودند.
هنگامیکه اینکاها تندیس‌هایِ سنگی‌ِ تیاهواناکو‌ها را در کرانه‌هایِ دریاچه تی تی کاکا یافتند، نمیدانستند که همزمان با سلطه تیاهواناکوها در شمال یک امپراتوریِ مقتدرِ دیگر نیز در جنوب وجود داشت.
تمدن و فرهنگِ  هواری یا واری .
این امر تا مدت‌هایِ زیادی بر باستان شناسان نیز پنهان مانده بود. اینها که میپنداشتند دامنه سرزمینهای تیاهواناکوها ازفراتر از شمال تا فراتر از جنوب کشور پرو بوده است. پژوهشگران تنها از دگرگونیِ فرهنگی‌ِ تیاهواناکو‌ها در این محدوده  شگفت زده می‌شدند.
اینکه روابط و مناسباتِ میا‌‌نِ ایندو امپراتوری چگونه بوده است را کسی‌ بدرستی نمیداند.

بانو جویس مارکوس باستان شناس از دانشگاهِ میشیگان روابطِ میا‌‌نِ ایندو امپراتوری را به رابطه میا‌‌ن آمریکا و شوروی در دورانِ جنگِ سرد مقایسه می‌کند که صلحِ ناپایداری داشتند تنها به سببِ اینکه توازنِ قدرت میانشان بقدری بود که طرفِ متقابل را از شروعِ جنگ باز دارد.


No comments: