جستجوگر در این تارنما

Saturday 8 March 2014

سروده ای از آقای احمدی بمناسبت روز جهانی زن

اى زن تو تنهـا نيستى
اى زن تو تنهـا نيستى در چار چوب خانه هـا مردان زتو افسرده تر در بند بندي خانه هـا گر تو به داغى سوختى، اتش شدى افروختى من نيز تابوت جوان،بردم به روى شانه هـا بر تو جهـان گر تنگ شد، اييىنه هـايت رنگ شد من بارهـا از خون دل پر كرده ام پيمانه هـا گر شكوه يى دارى به لب،از بد سرشت بى ادب من تازيانه خورده ام ،صدبار زين فرزانه هـا تا جنگ ، ماومن، بود اين غصه هـا توام بود تو سر به زير بال غم، من پاى در زولانه هـا خشخاش ميكارد ببين، تا جزيه گيرد از زمين مار ميان استين، هـمدست با بيگانه هـا درد تو درد من بود،گر ديده هـا روشن بود اى چلچراغ زندگى،روى رواق خانه هـا در تو بقاى زندگى، شور و نواى زندگى تو شمع و ما دور سرت،عاشق تر از پروا نه هـا
احمدى ،هـشتم مارچ ٢٠١٤تورنتو.

نگاره از برنت فوندربروک

No comments: