جستجوگر در این تارنما

Tuesday 11 October 2011

بمناسبت بیستم مهر روز بزرگداشت حافظ

خواجه شمس الدین محمد بن بهاء الدین حافظ شیرازی که قرآن را به چهارده روایت در جوانی از برکرد و بهمین رو نیز لقبش حافظ گشت، از شاعران و سخنوران نامی پارسی زبان است. سروده های حافظ از ارزش والای ادبی و معنوی برخوردار است و هنوز هم  پس از گذشت هفت سده عجیب بر دل نشسته و خواننده و یا شنونده ابیاتش را بطور مستقیم مخاطب قرار داده و بر او تاثیر میگذارد.
حافظ از پدری شیرازی و مادری کازرونی در شهر شیراز بدنیا آمد و در همانجا نیز چهره بر نقاب خاک کشید. از سوی ایران روز بیستم مهرماه بنام این سخنگو به ثبت رسیده و هر ساله در آرامگاه حافظ با حضور پژوهشگران ایرانی و خارجی مراسم در خوری برقرار میگردد.
قطعه زیر را از میان اشعار مندرج در دیوان حافظ برگزیدم و با درود به روانش، بنمایش میگذارم.

چون شوم خاک رهش دامن بیفشاند زمن
ور بگویم دل بگردان روی گرداند زمن

روی رنگین را بهر کس مینماید همچون گل
ور  بگویم  باز پوشان، باز پوشاند  ز من

چشم خود را گفتم آخر یک نظر سیرش ببین
گفت میخواهی مگر تا جوی خون راند زمن؟

او بخونم تشنه و من بر لبش تا چون شود
کام  بستانم  از او  یا  داد  بستاند  زمن

گر چو فرهادم به تلخی جان برآید باک نیست
بس حکایتهای  شیرین باز  میماند  زمن

گر چو شمعش پیش میرم بر غمم خندان شود
ور  برنجم  خاطر نازک  برنجاند  زمن

دوستان  جان  داده ام  بهر دهانش بنگرید
کو به چیزی مختصر چون باز میماند زمن

صبر کن حافظ که گر زین دست باشد درس غم
عشق در هر گوشه ای افسانه ای خواند زمن

No comments: