جستجوگر در این تارنما

Monday 3 January 2011

ایرانیان و یونانیان – گفتار دو بخش چهارم

این میلتیادس بود که به یونانیها یاد داد که پس از عبور لشکریان داریوش از رود دانوب پلهای زده شده روی این رود را خراب کنند و داریوش را با لشکریانش در جلگه های بسارابی (پ 1)  به حال و سرنوشت خود رهاکنند. روشن است که این اندرز به کار گرفته نشد و بدتر از آن اینکه پند دهنده وادار گردید خرسونزوس را ترک نماید. میلتیادس توانست بعدها، پس از اینکه شعله های قیام ایونی بالا کشیدند، هر چند برای سالیان اندک، بدانجا باز گردد ( 499 – 492 پ.م.)
پس از راندن هیپیاس از آتن، خاندان الکه مئونیدها در غالب ناجیان دولتشهر سربرافراشتند و از میان ایشان کلئی ستنس پسر مگاکلس بود که نامش برای همیشه با تاریخ آتن پیوند خورده است.
اکنون پس از برافتادن خودکامگان چه اتفاقی باید میافتاد؟
برپائی دوباره اشرافیت چه سود و معنایی میتوانست داشته باشد؟
اصلا اشرافیت توان اینرا داشت که وظایف فراوان خویش را در زمینه های سیاسی، اقتصادی و روحانی در جامعه به انجام رساند؟ از آن گذشته بیاد آوردن زمانی را که خاندانهای گوناگون نژاده و همراهان دور و نزدیکشان سهم بسزایی در کشاکشها و ناهنجاریهای اجتماعی داشتند، وحشت انگیز مینمود. اینگونه درگیریها، روزگاری پئی سیستراتوس را بقدرت رسانده بودند. 

این رای کلئی ستنس که از اصلاحات واپسگرایانه چشم پوشی کرده بود،  بسیار بارز بود.  کاری که او با پشتیبانی و رای موافق مردم  آتن انجام داد (حال چه درمقام مامور دولت یا آرخون، قانونگزار یا نوموتت ویا هر مقام دیگری)، پایه  و اساس سیاست نوین آتن گردید که رکن اصلی آن  برابری همگی  شهروندان در مقابل قانون بود(پ 2).  اگر تاکنون اشرافیت  و دارو دسته نیرومندش سرنوشت آتن را تعیین میکردند، از این پس دیگر اساسا همه چیز دگرگون شده بود. کلئی ستنس با وضع تقسیمات نوین خاندانهای قدیمی و متحد را از یکدیگر تفکیک نمود و بدینوسیله ارزشهای سیاسی ایشان را کاهش داد. اتحاد خاندانهای بانفوذ قدیمی تنها بصورت فرهنگی باقی ماندند.
کلئی ستنس سرزمین اتیکا را به سه بخش شهر (آستی asty)، کناره دریا (پارالیا paralia) و سرزمینی درونی (مسوگئیا mesogeia) تقسیم نمود. هرکدام  از این سه بخش خود به ده بخش کوچکتر که بدانها  سومک (یک سوم یا تری تیس trittyes) میگفتند تقسیم میشدند. از مجموع  سه سومک  از بخشهای مختلف (شهر، کناره  و زمین) یک شهربخش (فیله Phyle) جدید  بوجود میامد. در این میان موقعیت جغرافیائی سومکها  نسبت بیکدیگر هیچ نقشی را بازی نمیکرد، گویا که مجموعه هر شهربخش  (فیله) توسط قرعه کشی مشخص گردیده بود. این شهربخشهای جدید نامهای خود را از قهرمانان اساطیری یونان دریافت نموده بودند و مردمان سرزمین اتیکا از اکنون خود را شهروندان این شهربخشها مینامیدند.

تقسیم بندی نوین چنان هنرمندانه انجام گرفته بود که برای انسان مشکل است تا همتایی برای آن در گاه باستان بیابد. این تنها میتوانست از اندیشه های مردی بیرون تراود که میخواست اهداف سیاسیش را بهرقیمتی بدست آورد. از جمله این اهداف ایجاد دولت اتیکا بود که بصورت واحدی متشکل از ده شهربخش، سی سومک و حدودا 100 هیئت خود را عرضه مینمود. از این پس دیگر تاریخ آتن و اتیکا بدون پندارهای انقلابی کلئی ستنس قابل تصور نیست. بی گمان این حق مسلم او میباشد که ویرا لقب پدر دموکراسی اتی عطا نمایند.
------------------------

پ 1 –  Bessarabia  بسارابی با گستره 45600 کیلومتر مربع واقع در کشور رومانی و مشرف به دریای سیاه است که با وجود رودخانه های دنیستر و دانوب زمینی بس حاصلخیز دارد که در آن انگور، حبوبات، گندم، نیشکر، تنباکو، چغندر و گل آفتابگردان بعمل میآیند و دامداری در آن به آسانی میسر بوده و رونق فراوان دارد.  بخاطر همین هم این سرزمین از دیرباز مورد توجه اقوام مختلف مانند سکاها، یونانیان و بعدها گوتها و مجارها و عثمانیها  قرار داشته است که بتناوب آنجا را تسخیر کردند و مردمانش را به بردگی میبردند. اکثر سربازان ینی چری ارتش عثمانی از افرادی تشکیل میشد که در خردسالی از اینگونه مناطق ربوده شده و پس از مسلمان نمودن اجباری ایشان برای آموزش فن سربازی به ارتش پیاده ینی چری سپرده میشدند. در دوران معاصر  روسها این منطقه  را تحت نفوذ خویش داشتند.

پ 2 – منظور از همه شهروندان فقط برخی از  آتنیها میباشند. زنان، بردگان و بردگان آزاد شده و  مهاجرین از زمره شهروندان صاحب  رای  شناخته نمیگردیدند. از 260000 نفر جمعیت نسبی  شبه جزیره اتیکا که آتن مرکزیت آنرا داشت (نیمه سده پنجم پیش از میلاد)، تنها  40 هزار نفر بعنوان شهروند کامل شناخته میگردیدند که اینان نیز اکثرا از صنعتگران و بازرگانانی بودند که در شهرهای آتن و پیرئوس سکونت داشتند.

66




سازماندهی نوین لشگری آتن نیز با رفرم فیله ای پیوسته است. هریک از شهر بخشها (فیله ها) موظف بودند تا واحد پیاده ای که در راس آن یک استراتژ (پ 1)   قرار داشت، در اختیار ارتش بگذارند. پیشاپیش همه این واحدهای رزمی یک پوله مارخ (پ 2)  بود که تا نبرد ماراتن نیز هنوز فرمانده واقعی لشکریان حساب میشد.
کلئی ستنس شورای 500 نفره  را در مقام  بدنه سیاسی آتن بنیان گذاشت که جانشین شورای 400 نفره سولون گشته بود. هرکدام از این فیله ها (مجموع سه سومکها) را 50 نفر نمایندگی میکردند که به نسبت جمعیت محلات این این شهربخشها (فیله ها) از محلات گوناگون انتخاب میگردیدند. برای انجام کارها و تشکیل این شورا، هرکدام از شهربخشها (فیله ها) بمدت یکدهم سال مسئولیت سازماندهی و هدایت کارها را بعهده میگرفتند. بیشک کلئی ستنس را در امر تشکیل و سازمان این شورا بخت خوش نیز یار بود. برای نخستین بار در آتن، اندیشه نمایندگی کردن مردم آتن توسط نمایندگان منتخبشان به واقعیت پیوسته بود و آنهم بگونه ای که هم نوین بود و هم قابلیت سرمشق قرار دادن را داشت.
کلئی ستنس  سنت  اوستراکیسموس (پ 3)  یا دادگاه  خرده سفال را تاسیس نمود تا راه بازگشت دوباره خودکامگی را یکبار و برای همیشه مسدود کرده باشد. 
هرساله در یک گردهم آئی عمومی (اکلسیا) این پرسش مطرح میگردید که آیا باید دادگاه خرده سفال را برگزار نمود یا نه. اگر 6000 خرده سفال جمع آوری میگشت، بدین صورت فردی که نامش بیشتر از دیگران بر روی خرده سفال حکاکی شده بود، میبایستی که بمدت ده سال شهر آتن و منطقه اتیکا را ترک نماید بدون اینکه در اموالش تملک و تصاحبی صورت گیرد.
-------------------

پ 1 – استراتژ یا به یونانی باستان استراتگوس  Strategos  عمدتا از میان کسانی انتخاب میشدند که به هنر رزم آوری آشنا بوده و نیز در شهر بخش خود از احترام مردمان برخوردار میبودند.  رسما مدت خدمت یک استراتژ در این مقام  یکسال بود ولی به جهت قبول وظایف مختلف و نیز اینکه استراتژها میبایستی جوابگوی وظایف محوله تا پایان آن میبودند، مدت خدمت بیشتر از یکسال میگردید. از وظایف استرتژها  طراحی و پیاده کردن نقشه های  دفاع از سرزمین خود، ایمن سازی راههای کشتیرانی ، مراقبت از کارگاههای کشتی سازی  و همچنین  انجام مراسم قربانی برای خدایان بود.  در برخی موارد مانند مورد پریکلس طول خدمت استراتژ به هفت سال هم میرسید.  برای استراتژ میتوان از واژه نظامی بعنوان معادل استفاده نمود.
واژه متداول امروزی استراتژی  در زمینه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی ..... ماخوذ از این نام  میباشد.

پ 2 – پوله مارخ  صدر استراتژها بود و به اصطلاح امروزه پیشکسوت و مراد ایشان بشمار میرفت.

پ 3Ostrakismos یا خرده سفالها   کاغذ رای امروزی  را نمایندگی میکردند  یا بهتر بگوییم پدربزرگ کاغذ رای امروزی بود.  عکس زیر نمونه های یافته شده این آرا  را با نامهای  افراد  گوناگون حکاکی شده  برآنها  نشان میدهد.
       
                            نمونه های یافته شده از خرده سفالهای استفاده شده برای رای گیری
 67

No comments: