جستجوگر در این تارنما

Monday 25 January 2010

فرهنگ مصرف، قاتل شماره یک محیط زیست

تعجب نکنید، این را یک انستیتوی پیشروی آمریکایی بنام ورلد واچ بیان داشته است.
ورلد واچ که یک موسسه آمریکائی در امور محیط زیست میباشد در آخرین گزارش خود نوشته است که در مبارزه با آلودگی محیط زیست بایستی که انسانها یک تحول و دگرگونی اساسی در شیوه خرید کردنشان پدید آورند. بنا به این گزارش پانصد میلیون نفر انسان که تنها هفت درصد جمعیت زمین را تشکیل میدهند مسبب نیمی از آلودگی های محیط زیست جهان میباشند.

باید در آینده این مسئله را برای همه روشن و واضح نمود که خرید کردن و مصرف، ایجاد حس رضایت و خوشبختی نمیکند و مقبولیت اجتماعی نمیآورد. گزارش ورلدواچ مینویسد که مردم جهان در سال 2006 مبلغ 30,5 بیلیون دلار یعنی سی هزار و پانصد میلیارد دلار برای خرید انواع و اقسام کالاهای خویش خرج کردند که این رقم بیست و هشت درصد از سال 1996 بیشتر است و شش برابر خرید کالای مردم جهان در سال 1960 میباشد. این در حالیست که جمعیت جهان از سال 1960 تا کنون تنها 2,2 برابر شده است.
گزارش همچنین مینویسد که در میان کشورهای متمول یک فرهنگ بلعنده مواد اولیه که برای ادامه بقای محیط زیست نیز بسیار خطرناک میباشد، حکم میراند.

یکسوم این مصرفها را بایستی بحساب آمریکائیها نوشت که تنها پنج درصد جمعیت دنیا را در بر میگیرند. همچنین نوشته شده که در سال 2005 مصرف نفت هشت برابر سال 1950 بوده با وجودیکه برای مثال وسایل نقلیه ای که در سال 1950 تولید میشدند مصرف بنزین و گازوئیل بسیار بیشتر و بازدهی کمتری داشتند تا مشابهان امروزیشان.
فرهنگ غالب مصرفی فعلی در طی یکصد و پنجاه سال گذشته بتدریج رشد کرده و امروزه جزئی از زندگی روزمره انسانها گردیده است.

این فرهنگ ویرانگر پیوسته توسط موسسه های تبلیغاتی هر روز بیشتر نشر یافته و تقویت میگردد. اینگونه موسسات در سال گذشته در سراسر جهان درآمدی برابر با 643 میلیارد دلار داشته اند تا با تبلیغات خویش من و شما را تشویق به خرید بیشتر اجناسی نمایند که در واقع به آنها نیازی نداریم ولی داشتنشان و یا بخدمت گرفتنشان یا بنمایش گذاشتن توان خریدشان باعث بالا رفتن وجهه اجتماعی ما نزد دیگران میگردند (در فارسی میگویند مردم عقلشان به چشمشان است). در کشورهائی مانند چین و یا هند بطور متوسط و ممتد، هزینه کردن برای تبلیغات سالانه ده درصد بیشتر میشود.
برای اینکه ورلد واچ نمونه ای از موثر بودن تبلیغات این موسسات بر فرهنگ خرید مردم ارایه کرده باشد، مثالهای زیر آورده شدند : در سال 2008 دویست و چهل و یک میلیارد لیتر آب در شیشه ها بفروش رسید و این دو چند مقداری بود که در سال 2000 بفروش رسیده بود.

همچنین تولید کنندگان غذاهای حیوانات خانگی و یا کسانیکه بنوعی چیزی برای این حیوانات خانگی تولید میکنند، سالانه در آمریکا مبلغی برابر سیصد میلیون دلار خرج تبلیغات برای کالاهای خویش نمودند.
چیزی را که ورلد واچ در گزارش خویش واضحا بیان نکرده اینستکه هدف این تبلیغات بیشتر چه گروههای سنی و اجتماعی هستند. و اینکه موسسات تبلیغاتی از چه دانشی برای پیشبرد مقاصد خویش بهره میجویند و اینکه این تکنیک را چگونه مرتب با شرایط جوامع و سلیقه های موجود درآنها مطابقت میدهند تا تبلیغاتشان برندگی لازم را حفظ نمایند.
چیزی که میتوانست بسیار دلچسب و روشن کننده باشد. همچنین چیزی که در این گزارش به آن اشاره ای نشده است، بیان عوارض جنبی اینگونه فرهنگ برای انسان است که عمدتا و مستقیما بصورت اقتصادی خود را نشان نمیدهند.
برای قادر بودن به خرید اجناس و قبول و تائید گردیدن در میان جامعه، بسیار اتفاق می افتد که افراد، بمدت طولانی پرکاری که خارج از حد و توانشان میباشد را بر خود تحمیل مینمایند. این تحمیل بخود و ایجاد ناآرامی و آشفتگی در زندگی روزمره خود، باعث پیدا شدن بسیاری از بیماریهای روانی و جسمی گردیده است که در محدوده فضای زندگی یک شخص باقی نمانده و بر زندگی دیگران نیز تاثیر میگذارد.

No comments: